loading...
goodroom
milad بازدید : 277 شنبه 11 شهریور 1391 نظرات (3)
داستان جالب و آموزنده زوجی که عاشق یکدیگر بودند

داستان جالب و آموزنده زوجی که عاشق یکدیگر بودند

پس از ۱۱ سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.

پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.

 

وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.

فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟

شوهر فقط گفت: “عزیزم دوستت دارم!”

عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.

اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.

حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.
مردمان

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط دریا در تاریخ 1348/10/11 و 19:54 دقیقه ارسال شده است

راستی میلاد جون لطف کن بنر خودتو بده تو وبم بزارم بهتر نیست جونم؟شکلکشکلک

این نظر توسط دریا در تاریخ 1348/10/11 و 19:52 دقیقه ارسال شده است

سلام میلاد جونم خوبی خیلی ممنونم از لطفت جونم خیلی به زحمت افتادی . من شما رو لینک کردم تا دوستان بهتون سر بزنند.ممنونم عزیز دلم.شکلکشکلک

این نظر توسط parisa در تاریخ 1348/10/11 و 19:26 دقیقه ارسال شده است

سلام وبلاگ خوبی داری ممنونم از تعریفتان .موفق باشی


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر تون درباره سایت ما چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 181
  • کل نظرات : 97
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 66
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 322
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 554
  • بازدید ماه : 1,989
  • بازدید سال : 33,353
  • بازدید کلی : 391,932